آرزوها و درد دل هایشان را با امام زمانشان روی کاغذ نوشتند و نامه های هر کلاس را به یک بادکنک گره زدیم.
نوشته بودند: سلامتی خودتان. نوشته بودند: سربازت شوم. نوشته بودند: خواهر برادر. نوشته بودند: موفقیت ایران نوشته بودند: ماشین آریسان نوشته بودند: شهید شوم. و… و… و بیش از همه آرزو کرده بودند: زهور کنید. ذحور کنید. ضحور کنید. ظحور کنید. زحور کنید.
دعای فرج پخش شد و بادبادک ها در حلقه ی نگاه آرزومند بچه ها از دست پر مهر معلمانشان به آسمان پرواز کرد.
آقا به حق دعای خالصانه ی این کودکان: ظــــــــــــــــــــــــــــــهور کــــــــــــــــــــــــــــــــــن